شنل قرمزی با سیندرلا آشنا می شود. آن ها در راه رسیدن به قلعه پادشاه با کالسکه کدویی مردی را زیر می گیرند و جسدش را پنهان می کنند. اما مهمانی شاهزاده با کشف جسد یک نفر به هم می ریزد. آیا شنل قرمزی می تواند این معما را حل کند؟

لری به عنوان یک رادیوگر در یک بیمارستان عمومی کار می کند. او افسرده شده است، زیرا آماکاسو، که او را دوست دارد، تصمیم گرفته است به خارج از کشور به دانشگاه پزشکی واشنگتن سفر کند تا بیشتر به عنوان رادیولوژیست یاد بگیرد و ...

یک یاکوزای میانسال سابق پس از سیزده سال از زندان آزاد می شود و به محل سابق باز می گردد، جایی که او را به جرم قتل دستگیر کردند. او برای انطباق با جامعه، چشیدن آزادی، یافتن شغل و برقراری ارتباطی عادی تلاش می کند، اما در عین حال درگیر جستجوی مادرش است که در کودکی از او جدا شده بود و ...

داستان این فیلم در مورد مردی به نام "ریوسوکه" است که همسرش را از دست داده و پس از بازنشستگی به عنوان مترجم در توکیو کار می کند. دختر ریوسوکه که پس از ازدواج در شهر دیگری زندگی می کند، بدون اطلاع قبلی به دیدار پدرش رفته و به او می گوید که مدتی در آنجا می ماند. این موضوع شاید ناخوشایند باشد اما پدر و دختر باید ارتباط با یکدیگر را بیاموزند و ...

هنگامی که پلیس شینسنگومی در حرج و مرج و بحران قرار می‌‎گیرد ، گروه یوروزویا برای محافظت از شوگان کشور باز می‎گردند و…

سه خواهر پس از درگذشت پدرشان به شهر محل تولد خود باز می‌گردند. آنها متوجه می‌شوند که پدرشان زندگی پنهانی داشته و آنها اکنون دارای یک خواهر و برادر ناتنی هستند و ...

پایان جنگ در 15 آگوست 1945 بود، اما چه اتفاقاتی در شب قبل از این تاریخ در ژاپن رخ داده است، سرگذشتی که برای همگان نامعلوم بود اکنون آشکار می شود و ...

داستان فیلم درباره‌ی نبرد تاریخی سکیگاهارا است. نبردی که در 21 اکتبر 1600 میلادی، مابین نیروهای توکوگاوا ایه‌یاسو به همراهی خاندان‌های شرق ژاپن با تویوتومی هیده‌یوری و بسیاری از خاندان‌های غرب ژاپن رخ داد. این نبرد به پیروزی قطعی ایه‌یاسو و تشکیل شوگون‌سالاری توکوگاوا انجامید و ...

میچیکو برای ملاقات با هیرومی به شهر توکیو می‎رود ، اما در عوض او در آنجا به طور مرموزی به قتل می‎رسد. در این بین اجاره‎دهنده‎ی اتاق میچیکو ناپدید می‎شود و پلیس سخت تلاش می‎کند تا مدرکی پیدا کند. اما…

پس ازینکه والدین تسوکو ( که بعدها اسم آلیس را برای خود انتخاب کرد) زمانی که او 14 ساله بود، از یکدیگر جدا شدند، او و مادرش به یک شهر جدید نقل مکان کردند که تسوکو آن را بونیس نامید و در یک مدرسه به عنوان دانش آموز انتقالی ثبت نام کرد. او به زودی خود را در یک احساس وظیفه نسبت به یهودا که گفته می شد یک سال پیش به قتل رسیده، یافت...